مطلب خیلی جالب
1-در سال 1995 موزه لوور پاریس مسابقه ای ترتیب داد تا به شبیه ترین لبخند به لبخند ژوکوند چهل هزار دلار جایزه بدهد. اما از میان هفت هزار و دویست دختر جوان جایزه نصیب هیچ کس نشد.
2-رسم دست دادن که امروزه به معنی ابراز محبت است به قرون وسطی بر می گردد که این نشانه بی سلاح بودن طرفین بود.
3-اولین فیلمی که در دنیا بالای یک میلیون دلار فروش کرد تارزان نام داشت که در سال 1918 توسط بورگز ساخته شد.
4-خانم پام گاردنر انگلیسی شال گردنهایی می بافد به قیمت یک میلیون تومان! علت گرانی این شال گردنها ان است که این خانم از پشم گربه های ایرانی جهت بافتن استفاده می کند!
5-کوچک ترین پارک عمومی در شهر بلفاست و در سال 1921 توسط بیل مک لی ساخته شد تا همسر نابینایش هر روز در انجا قدم بزند و فکر کند در پارک بزرگی راه می رود این پارک بیست و دو متر
هر فرد نا مسلمان منصفی با خواندن مطالب زیر ایمان میآورد که قران کلام خدا است چه رسد به افرادی که مسلمان هستند
جمله ”بسم الله الرحمن الرحیم“ 19 حرف است، و در آیه 74:30 سوره مدثر آمده است که نگهبانان جهنم 19 فرشته هستند, ...
برو ادامه مطلب خیلی جالبه از دست ندیا..
برای آنانی که می خواهند زندگی خود را صد در صد بسازند !
اگر
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
برابر باشد با
۱,۲,۳,۴,۵,۶,۷,۸,۹,۱۰,۱۱,۱۲,۱۳,۱۴,۱۵,۱۶,۱۷,۱۸,۱۹,۲۰,۲۱,۲۲,۲۳,۲۴,۲۵,۲۶
آیا برای خوشبختی و موفقییت تنها تلاش سخت کافیست؟
تلاش سخت (Hard work)
H+A+R+D+W+O+R+K
8+1+18+4+23+15+18+11=98%
آیا دانش صد در صد ما را به موفقییت می رساند؟
دانش (Knowledge)
K+N+O+W+L+E+D+G+E
11+14+15+23+12+5+4+7+5=96%
عشق چگونه؟
عشق (Love)
L+O+V+E
12+15+22+5=54%
خیلی از ما فکر می کردیم اینها مهمترین باشند مگه نه؟
پس چه چیز ۱۰۰% را می سازد؟؟؟
پول (Money)
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25=72%
رهبری (Leadership)
L+E+A+D+E+R+S+H+I+P
12+5+1+4+5+18+19+9+16=89%
اینها کافی نیستند پس برای رسیدن به اوج چه باید کرد؟
نگرش (Attitude)
1+20+20+9+20+21+4+5=100%
آری اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم زندگی ۱۰۰% خواهد شد.
نگرش همه چیز را عوض می کند، نگاهت را تغییربده چشمهایت را دوباره بشوی همه چیز عوض می شود…
ترکیه و آخرالزمان
مقدمه
در هفته ها و ماه های گذشته شاهد مداخله و تحرکات ترکیه در قضیه و درگیری های سوریه بودیم که در نوع خود جای تامل و بررسی دارد . این مسئله تا بدان جا پیش رفته است که در جدید ترین این اقدامات مجلس نمایندگان ترکیه با تصویب قانون جدیدی دست ارتش این کشور را در فرامرزها ( سوریه) بازگذاشته است و علنا شاهد آن هستیم که ترکیه خواهان جنگ مستقیم با سوریه می باشد.
تا قبل از این چراغ سبز شاهد باز گذاشتن مرز جنوبی ترکیه جهت ورود مزدوران با ملیت ها مختلف و تفکرات سلفی و وهابی و همچنین ارسال مداوم صلاح و تدارکات جهت این نیروها و تدارک ارتش به اصطلاح آزاد سوریه و تحرکات رسانه ای و جنگ نرم و استفاده ابزاری از انواع حیله ها ی تبلیغاتی و تصویری و نوشتاری بوده ایم.
ترکیه با توجه به سیستم حکومت لائیک و سکولار خود که به نوعی از مردم مسلمان خود دور گردیده در فکر احیای امپراطوری منسوخ عثمانی بوده و داعیه رهبریت جهان اسلام را در سر می پروراند.
این در حالی است که ملت ترکیه با سابقه طولانی مذهبی و فرهنگی خود که چشم پوشی از آن غیر ممکن می باشد همواره مخالف این رویه بوده و طرفدار اتحاد جهان اسلام می باشد.
اما چرا ترکیه خود را در این بازی وارد کرده و دست خود را در دست غرب و صهیونیست ها ( بخوانید داعیان سفیانی ) گذاشته است و از هیچ کوشش و تلاشی در این راه فروگذار نمی کند و تا بدان جا در این گرفتاری خود را فرو کرده که باعث تیرگی روابط خود با همسایگانش از جمله ایران و عراق گردیده است .
با توجه به مطالب فوق این سئوال پیش می آید که اقدامات ترکیه با مسائل آخر زمان و شروع نبرد های آخر زمانی همخوانی دارد یا خیر ؟ و آیا ترکیه از این اتفاقات و تحریکات سود هم خواهد برد یا خیر؟
در بررسی روایات که در زیر به آنها اشاره خواهد شد این مسئله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
روایات به این امر اشاره دارند كه ایرانیان پس از طولانی شدن جنگ با دشمنان خود، با سید هاشمی كه شعیب بن صالح را به عنوان فرمانده سپاه خویش برگزیده، بیعت میكنند. احادیث، میدان جنگ ایرانیان با دشمنان را در خارج آن سرزمین، یعنی عراق و شام و فلسطین بیان میكند كه حاكی از ثبات سیاسی آنها در داخل كشور است؛ البته به جز آشفتگی مختصری كه به واسطه ی جریان (قرقیسیا) در وضعیت ایران به وجود میآید؛ از آنجا كه این واقعه اساساً جنگ میان سفیانی، تركها، بعضی از غربیان و بخشی از سپاهیان و نیروهای عراقی است و با توجه به اینكه ایرانیان با میدان و معركه ی جنگ فاصله ی چندانی ندارند، تصمیم میگیرند در آن شركت كنند، ولیكن به جهت بهبود وضعیت داخلی از قرقیسیا صرف نظر میكنند و به كشور خود باز گشته و برای مقابله با سفیانی كه در غائله ی قرقیسیا پیروز شده، مهیا میشوند. »
همان گونه كه ملاحظه فرمودید، محققان از بررسی مجموعه ی روایات آخرالزمانی، چنین دریافتهاند كه در سال ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، درگیریهای داخلی در ایران به وجود میآید. البته در مطلبی كه جناب آقای مجتبی الساده بیان كردند، مسئله ی تصمیم ایرانیان برای حضور در قرقیسیا، كمی بعید به نظر میرسد و احتمالاً این مسئله مربوط به تحلیل شخصی آقای الساده میباشد؛ چرا كه روایات، شیعیان را از حضور در قرقیسیا منع كرده و نبرد قرقیسیا را جنگ بین ظالمان خواندهاند. بنابراین بعید به نظر میرسد كه ایرانیان زمینهساز ظهور و یاران مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به روایات توجهی نداشته باشند. امّا احتمالاً ایرانیان برای حمایت از شیعیان عراق، لبنان و مسلمانان فلسطین كه با سفیانی درگیر شدهاند، قصد خروج ار مرزهای ایران و ورود به عراق را دارند كه احتمالاً در مراحل ابتدایی این امر، درگیریهای داخلی پدید میآید و ایرانیان به امور داخلی و سامان دادن به آن مشغول میشوند كه این امر موجب پیروزی سفیانی در عراق و انجام جنایات توسط وی در عراق میگردد و این تعلل، موجب میگرد تا سفیانی از شمال تا جنوب عراق را اشغال نماید و در هنگام رسیدن به مرزهای جنوبی مشترك با ایران، ایرانیان كه به امور خود سامان دادهاند، عزم مقابله با سفیانی نموده و در منطقه ی خوزستان با وی درگیر شده و طعم اوّلین شكست را به سفیانی میچشانند.
به جز مطلب فوق كه مورد اختلاف بین محققین است، عمده ی محققان بر سر این مطلب كه در سال ظهور، درگیریهای داخلی در ایران به وقوع میپیوندد، اشتراك نظر دارند. این مرحله كه مرحله ی ششم گام ایرانیان به سوی زمینهسازی ظهور است و در طی آن تعدادی از نیروهای مناطق داخل كشور، شناسایی و پالایش میگردند، هنوز به وقوع نپیوسته است، اما به نظر میرسد كه در سالهای اخیر، شواهدی از نزدیك بودن این امر، در حال آشكار شدن است
طبق پیش بینی پیشگویی ایرانی، در سال ١٣٩٢ هـ.ش حوادث مهمّی در ایران روی خواهد داد.
در ایران مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر اثر محاصرۀ قدرتهای خارجی و سوء مدیرِیّت داخلی، افزایش می یابد و یک گروه انقلابی از قدرت بر کنار و دو گروه قدرتمند انقلابی با یکدیگر در گیر می شوند.
حکومت روحانیّون در ایران تا سال پیش از قیام امام مهدی(علیه السلام) ادامه می یابد و مخالفین سیاسی انقلاب ایران که بسیاری از آنان در خارج از کشور به سر می برند و رؤیای حکومت بر این کشور را در سر می پرورانند، هیچ گاه به آرزوی خود دست نمی یابند.
اسرائیل به طور مستقیم وارد جنگ با ایران نمی شود.
غربیها به دلیل صبور بودن، حماقت و تصرّف خدای متعالی در اراده شان، حمله به ایران را تا سال ظهور به تأخیر می اندازند.
یهودیان فتنه گر روسیه و یا گروهی شورشی از ترکها را به جنگ با ایران تشویق می کنند و این حادثه در سال ظهور رخ می دهد.
حلب شهری است از بلاد کهن شامات که امروزه در شمال سوریه واقع شده است. حلب به معنای «شیر» خوراکی است. گفته شده حضرت ابراهیم علیهالسلام در آنجا شیر گوسفندان خود را میدوشید و به فقیران میداد.1 پیش از میلاد مسیح علیهالسلام هیتیها، آشوریها، مصریها، یونانیها و هخامنشیان و سلوکیان در آنجا حکمرانی میکردند. این شهر توسط ابوعبیدة جراح، سردار سپاه خالد بن ولید توسط مسلمانان فتح شد.
یکی از شهرهایی که نام آنها در روایات آخرالزّمان دیده میشود، شهر حلب است. در بیشتر روایات این شهر به عنوان یکی از کُوَر خمس (مناطق پنجگانه) ذکر شده است که در آخرالزّمان تحت سیطرة سفیانی در میآید.
در بیان قحطیها و کشتارهای آخرالزّمان در حلب، به نقل از امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین آمده است: «شهر زوراء (بغداد) در اثر شورشها و فتنهها ویران میشود، شهر واسط در اثر طغیان آب خراب میگردد. مردم آذربایجان به وسیلة طاعون هلاک میشوند، مردم موصل از گرسنگی و گرانی میمیرند، شهر حلب در زیر صاعقه از بین میرود و...»2 همچنین از آن حضرت علیهالسلام نقل شده است که: «... بدا به حال حلب از محاصرة آنان» این روایت در مورد سیطره یافتن سپاهیان سفیانی بر مناطق پنجگانه است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در مورد سپاه سفیانی و چگونگی حرکت او میفرماید: «سفیانی با 3600 اسب سوار حرکت کرده، وارد دمشق میشود، و ماه رمضان فرا نمیرسد جز اینکه 30 هزار نفر از قبیله کلب با او بیعت میکنند. آنگاه سپاه مجهّزی را به عراق میفرستد و 100 هزار نفر را در بغداد طعمه شمشیر میسازد. سپس دامنة جنگ به کوفه کشیده میشود و شهر کوفه توسط آنان تاراج میشود.»
کامل سلیمان در اثر ارزشمند خود «یوم الخلاص» مینویسد، حرکتهای ایذایی و یورشهای ناجوانمردانه او به دمشق و حلب و حمص و رقّه، پس از درگیریهای قیس و ابقع و اصهب و یمانی آغاز میشود.
بنابراین شورش سفیانی از دمشق و با تصرف آن، آغاز میشود؛ بدینگونه که اصهب و ابقع را که مدعیان حاکمیت بر مردم جهان هستند، شکست میدهد و بر منبر دمشق بالا میرود و از بنیکلب بیعت میگیرد تا او را در جنگ و تصرف کشورها یاری کنند. و سپس برای تاراج کشورها حرکت میکند.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «هنگامی که سفیانی بر پنج منطقه دمشق، حمص، حلب، اردن و قنّسرین تسلط یافت نه ماه برای او بشمارید.» در دیگر احادیث نیز آمده است که مدت حکومت سفیانی به اندازه زمان حمل، یعنی نُه ماه است.3 پس از این مدت حضرت مهدی عجلاللهفرجه ظهور میکنند و با سپاه سفیانی درگیر میشوند. سپاه سفیانی در مکانی بین مکه و مدینه، به نام «بیدا» در زمین فرو میروند و خود او توسط حضرت مهدی عجلاللهفرجه در کنار دریاچه طبریه به هلاکت میرسد.
روایات حضرات معصومین علیهم السلام، چونان تابلوهای راهنمایی در جاده انتظار مسافران را راهنمایی می کنند. از خطرات و نقاط خطرخیز آگاهی می بخشند و آمادگی آنها را طلب می کنند.
هیچ یک از ما از زمان قطعی ظهور و قیام حضرت صاحب الزمان(عج) آگاهی ندارد چنانکه هیچ کس را رخصت و اجازه تعیین وقت نداده اند لیکن جمله روایات درباره حوادث آن سال ویژه هشدار می دهند.
سالی که قیام ها، بحرانها و شورشها جهان اسلام را درهم می کوبد. سالی که اگر درک شود نشانه های ظهور مانند دانه های تسبیح یک به یک پیش می روند. از اینجا، ما چاره ای جز جستجو، رصد و انتظار نداریم. چنانکه ضمن پرهیز از تعیین وقت چشم به حوادث و وقایعی داریم که روایات درباره آنها خبر داده اند. کسی چه می داند شاید ما هم در جمع کسانی باشیم که آن سال موعود و وقایعش را درک می کنند.
یکی از حوادثی که روایات وقوع آن را در آسمان خبر داده اند خسوف یا همان ماه گرفتگی است. آن هم ماه گرفتگی در شب بدر از ماه رجب. البته پیش از این هم در ماه رجب خسوف حادث شده است.
در روایتی از قول امام ششم(ع) آمده است که از ایشان پرسیدند:
یابن رسول الله! فدایتان شوم. نشانه ای از خروج و قیام حضرت مهدی(عج) به من مرحمت کنید. حضرت فرمودند:
ام سعید! وقتی ماه در شب بدر ماه رجب گرفته شود و خسوف رخ دهد، مردی پس از آن خروج کند و به دنبال آن حضرت مهدی(عج) قیام خواهند کرد.1
بنا به تکلیف و البته امید و انتظارمان این خبر را ذکر می کنیم.
ای کاش این خسوف و این ماه، همان ماه گرفتگی در ماه رجب آنهم در شب بدر [به افق عربستان] باشد.
آرزو بر منتظران مضطر و امیدوار عیب نیست.
ای کاش به آرزوی دلمان برسیم.
آخرالزمان
معمولا «آخرالزّمان» در اصطلاح یعنی سالیان پایانی یک دوره از حیات بشری و سپس ظهور یک منجی موعود که انتظار او کشیده میشود تا تحولی همه جانبه در زندگی یک قوم یا تمام بشریت ایجاد کند و بشریت را وارد دوره جدیدی کند.
محتویات
در یهودیت
در یهودیت تصور آخر الزمان به معنی پایان دوره جهان وپیوستن آن به قیامت کبری، از سدههای دوم و سوم قبل از میلاد پیدا شده[نیازمند منبع]، پیش از این زمان بنی اسرائیل که خود را قوم برگزیده خداوند میدانستند[نیازمند منبع]، در انتظار روزی بودند که در آن وعده الهی تحقق یابد و خداوند قوم برگزیده خود را در سرزمین موعود مستقر، و دشمنان آن را نابود کند، و عدل و احسان خود را بر سراسر جهان بگستراند.[نیازمند منبع] در دورههای بعد از حکومت داوود و سلیمان که این قوم از لحاظ دینی و اخلاقی گرفتار فساد و انحطاط شده و گرایش به شرک و الحاد در میان آنان شدت گرفته بود، غایت این آرزو و انتظار بازگشت قدرت و وحدت و خلوص دوران گذشته بود و انتظار زمانی میرفت که خداوند بار دیگر پیشوائی بفرستد و قوم را از تیره بختی نجات دهد.[نیازمند منبع]
در مسیحیت
در مسیحیت نظریاتی که درباره آخر الزمان در چهار انجیل آمدهاست یکسان نیست[نیازمند منبع]. ولی به طور کلی وقوع آخر الزمان به صورتهای زیر بیان شدهاست:
- الیاس باید پیش از آمدن مسیح بیاید و ظهور وی وقوع داوری بزرگ را اعلام کند.[نیازمند منبع]
- بعد از مرگ مسیح و رستاخیز و صعود او، در هنگام رجعت او این واقعه محقق میگردد.[نیازمند منبع]
- رجعت عیسی و آغاز روز بزرگ و داوری نهائی، ناگهانی است وهیچ علامتی ندارد.[نیازمند منبع]
- حوادثی پیش از رجعت مسیح در جهان روی میدهد که از آن جمله جنگها و بلاهایی سخت و زلزلهاست.[نیازمند منبع]
در مزدیسنا (زرتشتی)
در مزدیسنا (دین زرتشتی) در گاهان (گاتها) که سرودههای خود زرتشت است و در آنها میتوان عقاید وی را یافت اشاره چندانی به پایان جهان نشدهاست، اما چنین مینماید که در بندی از گاهان (یسن ۴۳ بند ۳) سخن از مردی است که در آینده میآید و راه نجات را مییابد، همچنین در گاهان چند بار به واژه سوشینت بر میخوریم که در ادبیات بعدی زرتشت به صورت سوشیانس در آمده و منجی نهائی زرتشتی به شمار میآید. علاوه بر اینها در گاهان زردشت سخن از "داوری واپسین" برای درست کاران و بدکاران به میان می آید.در دین زرتشتی وقایع آخرالزمان را فرشگرد میگویند که به معنی بازسازی جهان است. در عقاید زرتشتی این پدیده به معنی پایان جهان نیست بلکه تسویه جهان از بدی و بازگشت به دوران پیش از آمیزش اهریمن است.در روز رستاخیز روان درگذشتگان از پل چینوت عبور کرده و در آنسوی توسط مهر, رشن و سروش اعمالشان سنجیده میشود.
در اسلام
در دیدگاه مسلمانان آخرالزمان دوره نبوت پیامبر اسلام تا ظهور امام زمان است و شیعیان بخصوص دوران غیبت کبری را آخرالزمان میخوانند.[۱][۲][۳] اعتقادات مربوط به منجی آخرالزمان از مواردی ست که کمترین اختلافات بین مذاهب مختلف اسلامی در مورد آن وجود دارد.[۴][نیازمند منبع بیشتر]
دجال در روایات اهل سنت
قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل» در کتاب «مسند» و «ترمذی» در «صحیح» خود و «ابن ماجه» در «سنن» و «مسلم» در «صحیح» و «ابن اثیر» در «نهایه» از عبدالله بن عمر و ابوسعید حذری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کردهاند.
«صائد بن صید» در زمان محمد میزیسته و محمد او را از مصادیق دجال معرفی کرده است و چون بعداً وی از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کردهاند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زندهماندن و طول عمر او قائل شدند.
بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد به خصوص نمیدانند بلکه آن را عنوانی میدانند کلی برای افراد پرتزویر، حیلهگر و حقهباز که برای فریب مردم از هر وسیلهای استفاده می کنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده میکند.
در مذهب شیعه
اگرچه اعتقاد به منجی در دیدگاه شیعه از اهمیّت بالایی برخوردار است. مثلا علامه مجلسی یک جلد کامل از کتاب بحار الانوارش را به موضوع امامت اختصاص داده است.[نیازمند منبع] اما جزو کم اختلافترین مسائل با مذاهب دیگر است. کتاب نجم الثاقب نوشتهٔ حاج میرزا حسن طبرسی نوری مرجع کاملی در مورد اختلاف آراء در میان فرق مختلف اسلامی در موضوع اعتقادات مربوط به ظهور و آخر الزّمان است. این کتاب همچنین به طور جدا در پایان هر مبحث در رد آراء دیگر و اثبات آراء شیعه سخن گفته. کم بودن موارد اختلافی بین فرق اسلامی موضوع مهمی ست که این کتاب نشان داده است. همچنین شیعیان معتقدند که فردی از نسل پیامبر اسلام, یعنی نهمین نسل از حسین بن علی به نام حجت بن حسن (مهدی) با پرچم پیامبر اسلام ظهور میکند و همراه با عیسی مسیح، دجال را نابود میکند.
پدیده ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲
برخی اعتقاد داشتند که جهان در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ پایان خواهد یافت و یا پدیدهای بزرگ رخ خواهد داد. این تاریخی است که چرخه پنج هزار و ۱۲۵ ساله تقویم باستانی تمدن مایا به پایان میرسید.[۵]
در فرهنگ و ادبیات
آخر الزمان به این معنی در داستانهای تخیلی و بازیهای رایانهای نیز استفاده شدهاست:
- در بازی رایانهای سرزمین_مادری داستان با این جمله شروع میشود: this is the story of the end time. یعنی این داستان آخرالزمان است. در انتهای بازی آخرین جنگ خونین کهکشان تمام میشود و مجاری ارتباط پر سرعت به کل کهکشان کشف میشود.
مقدمه:
در این نوشتار برآنیم با توجه به اهمیت و جایگاه منجی در دو دین بزرگ الهی، به بررسی میزان اعتقاد وگرایش به بازگشت منجی در میان پیروان اسلام و مسیحیت بپردازیم. هر دو دین بر بازگشت منجی و نجات بخش الهی تاکید ویژه ای دارند و این آموزه در این دو دین الهی بسیار پررنگ است. از طرفی بنا به تعالیم دین اسلام بازگشت منجی اسلام یعنی حضرت مهدی (عج) همراه با بازگشت منجی وعده داده شده مسیحیان یعنی حضرت مسیح (ع) می باشد، که این نیز انگیزه ای بر توجه همزمان به پیروان هر دو دین در زمینه منجی گرایی می باشد.
همانطور که می دانیم در هر تغییر اجتماعی میزان توجه و خواست اجتماعی عاملی بسیار مهم در زمینه شکل گیری آن رویداد است. عامل "خواست جمعی" مقدمه هر حرکت و تغییر اجتماعی می باشد. پیش از هر تغییر عمیق اجتماعی لازم است مردم یک جامعه به آن اقبال داشته باشند و در وهله اول از لحاظ ذهنی و فکری آن را بخواهند. به عبارتی برای آن "آمادگی و خواست ذهنی" داشته باشند. بدون این پارامتر اجتماعی وقوع تغییرات عمیق بسیار دشوار است. ((إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)). بر اساس این توضیحات حال باید پرسید برای ظهور و بازگشت منجی الهی چه مقدار تمایل و خواست اجتماعی وجود دارد؟
پاسخ به این پرسش مقدمه ای برای حرکتهای بعدی در حوزه زمینه سازی ظهور می باشد. یک راه ساده برای سنجش میزان "آمادگی و خواست ذهنی" این است که بدانیم مردم دنیا چه اندازه بازگشت منجی را نزدیک می دانند؟ زیرا هرچه کسی در فکرش بازگشت نجات بخش را نزدیک تر بداند لاجرم بیشتر بدان تمایل و نیاز دارد.
کسی که به منجی نیاز ندارد بدان فکر هم نمی کند چه رسد به اینکه بازگشتش را نزدیک را بداند. اساسا انسان تشنه به دنبال آب می رود و دوست دارد زودتر بدان برسد نه انسان سیراب . لذا کسی که خواست و آمادگی ذهنی برای بازگشت منجی دارد در پی او می رود و تمایل دارد که وی را زودتر بیابد. (لازم است دوباره اشاره شود که در اینجا بیشتر بر خواست و آمادگی ذهنی تاکید داریم نه آمادگی کامل و جامع)
با توجه به این مباحث بسیار مناسب است که بدانیم میزان اعتقاد به بازگشت منجی در میان52% مردم دنیا [1] یعنی پیروان دو دین اسلام و مسیحیت چگونه است؟ لازم است بدانیم پیروان این دو دین بزرگ الهی چه اندازه بازگشت منجی را نزدیک می دانند؟ مهم است که به این پرسش پاسخ هایی دقیق داده شود نه صرفا بر اساس تجربه و حس و دریافتهای کلی جواب داده شود. از این رو در این نوشتار به نتایج چند نظرسنجی معتبر اشاره می شود، نظرسنجی هایی که از مسلمانان و مسیحیان در سالهای اخیر در قاره های مختلف جهان انجام شده است. بر اساس این نظر سنجی ها میتوان به صورت علمی و بر اساس آمار گفت که مردم دنیا چه اندازه بازگشت منجی را نزدیک می دانند و تا چه اندازه برای آن آمادگی ذهنی دارند. آماری که بیشتر و بیشتر میتواند مسئولیت ما در عرصه جهانی در حوزه زمینه سازی ظهور مشخص نماید و چراغ راهی برای موسسات و اساتید و پژوهشگران محترم در این زمینه باشد.
این نظرسنجی ها توسط موسسه پیو (Pew) صورت گرفته است. موسسه پیو ماموریت اصلی خود را تحقیق و پژوهش در زمینه دین و زندگی عمومی معرفی می کند. این موسسه در سال 2001 تاسیس شده است و دفتر این موسسه در شهر واشنگتن می باشد. مسئول این موسسه آقای دکتر لویس لگو (LUIS E. LUGO) میباشد. وی اصالتا کوبایی و دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه شیکاگو است. دکتر لگو از سال 2004 مسئولیت این موسسه را به عهده داشته است و در گسترش فعالیتهای آن نقش مهی را ایفا کرده است.[2]
مردم آمریکا به چه میزان بازگشت عیسی مسیح را نزدیک می دانند؟
در ابتدا به یک نظرسنجی انجام شده در ایالات متحده می پردازیم. این نظر سنجی در سال 2006 در میان مسیحیان این کشور برگزار شده است. نتایج گرافیکی این نظر سنجی در تصویر زیر نمایش داده شده است. [3] توجه به این کشور از جهات مختلف حائز اهمیت است. اولین عامل نفوذ و گسترش مسیحیان اوانجلیست در این کشور میباشد، عامل دوم پیشرو بودن این کشور در مقولههایی همچون آخرالزمان سازی و منجی گرایی است که فیلم های هالیوودی مصداق بارز آن است.
بر اساس نتایج این تحقیق 79 % مسیحیان آمریکا معتقد به بازگشت مسیح (ع) می باشند (سوال اول). هم چنین تنها 20% آنها معتقد به بازگشت عیسی (ع) در طول حیاتشان هستند(سوال دوم). از طرفی 33% مسیحیان آمریکا معتقدند که زمان بازگشت مسیح در انجیل مشخص شده است و 40% با این موضوع مخالفند(سوال سوم). همین طور 34% آنان معتقدند که اوضاع جهانی پیش از بازگشت مسیح بدتر خواهد بود و 37% اوضاع آن زمان را نامعلوم و غیرقابل پیش بینی می دانند (سوال چهارم). در انتها نیز 50% مسیحیان امریکا معتقدند که مردم نمی توانند تاثیری در زمان بازگشت مسیح داشته باشند و 23% مردم را در آن سهیم می دانند(سوال پنجم).
(در تصویر فوق رنگ آبی به معنای جواب آری است، رنگ نارنجی مشخص کننده جواب خیر است، رنگ سبز به معنای نامعلوم و غیرمشخص است، رنگ زرد جواب نمی دانم را نشان می دهد و رنگ خاکستری معرف درصد کسانی است که اصلا به موضوع سوال اعتقاد ندارند)
چیزی که برای ما تا حدی آماده بودن ذهنی مسیحیان آمریکا را برای بازگشت مسیح (ع) مشخص می سازد سوال دوم است که بر اساس آن 20% مسیحیان آمریکا معتقدند که مسیح در طول دوران عمر آنها بازمی گردد و در مقابل 39% معتقدند که مسیح در طول حیاتشان باز نخواهد گشت و 21% هم به بازگشت دوباره مسیح اعتقادی ندارند.
در کنار این نظر سنجی به یک نظر سنجی جدیدتر اشاره می کنیم. این نظر سنجی توسط موسسه پیو و در سال 2010 صورت گرفته است. [4] مشابه مورد قبل این نظر سنجی نیز بر روی جامعه آماری مسیحیان ایالات متحده صورت گرفته است. این بار از مردم یک سوال پرسیده شده است که "آیا معتقدید که مسیح (ع) در طی 40 سال آینده به زمین باز خواهد گشت؟" (بسیار مشابه سوال دوم نظرسنجی سال 2006)
بر اساس این نظرسنجی 27% مسیحیان آمریکا معتقدند که حتما این امر در طی 40 سال آینده محقق خواهد شد، 21% معتقدند که احتمالا او در این مدت باز خواهد گشت، 28% معتقدند که مسیح احتمالا در 40 سال آینده به زمین نخواهد آمد و 10% معتقدند که اصلا وی در طی این مدت به زمین نخواهد آمد.
لذا میتوان گفت تقریبا نیمی(48%) از جامعه مسیحیان آمریکا احتمال میدهند که در طی 40 سال آینده مسیح به زمین باز خواهد گشت. که این موضوع نسبت به نظر سنجی قبلی تغییر محسوسی داشته است. چرایی این اعتقاد بسیار جالب توجه است؟
نظر مسلمانان و مسیحیان قاره آفریقا در مورد بازگشت منجی چیست؟
در ادامه به بررسی اعتقادات دو جامعه مسیحی و مسلمان که در یک قاره و گاها در کنار هم زندگی می کنند می پردازیم. این بار به بررسی اعتقاداتی مشابه در قاره آفریقا خواهیم پرداخت.
این نظر سنجی در سال 2006 و دوباره توسط موسسه پیو انجام شده است. در این نظر سنجی که در بین دو جامعه مسلمان و مسیحی آفریقا صورت گرفته است ، هر دو جامعه معتقدند که در دورانی زندگی می کنند که وقوع رویدادهای مهم دینی بسیار محتمل است. برای نمونه در هر کشور با نمونه های کافی نیمی از مسیحیان معتقدند که بازگشت دوباره مسیح در طول حیاتشان خواهد بود. مثلا نزدیک به 70% مردم مسیحی جمهوری کنگو این عقیده را دارند. [5]
همچنین حداقل نیمی از مسلمانان در بین 10 کشور از 15 کشور (با جمعیت مسلمان کافی جهت آنالیز داده ها) معقدند که دوران طلایی حکومت اسلام در دوران زندگیشان دوباره ساخته خواهد شد. مثلا این عقیده در موزامبیک حدودا 70% بین مردم رایج است. همچنین در بین 12 کشور از 15 کشور مورد مطالعه حدودا 60% مردم به بازگشت مهدی آغاز کننده آخرین دوره پیش از قیامت و نیز احیا کننده دوران اسلامی معتقدند. البته در این تحقیق از مردم پرسیده نشده است که آیا به بازگشت او در طول حیاتتان معتقدید و یا خیر.
با کنار هم قرار دادن سوالات قبل گرچه این سوال مستقیم از مردم مسلمان آفریقا پرسیده نشده است ولی به طور تحلیلی می توان گفت که حداقل و به طور میانگین 30% مسلمانان آفریقا به بازگشت مهدی (عج) در دوران حیاتشان معتقدند زیرا نیمی معتقدند که حکومت گسترده و طلایی اسلام بر زمین در دوران عمرشان دوباره شکل خواهد گرفت و نیز 60% به بازگشت حضرت مهدی عج به عنوان احیا کننده اسلام اعتقاد دارند لذا با یک قیاس منطقی وضرب این دو احتمال میشود گفت که 30% آنان معتقد به بازگشت امام مهدی (عج) در دوران حیاتشان هستند.
نتایج این نظر سنجی در بین مسلمانان کشورهای آفریقایی در پاسخ به این سوال که " آیا به بازگشت مهدی موعود معتقدید؟" در جدول زیر نمایش داده شده است.
( نتایج این جدول بر اساس درصد می باشد و Yes به منزله معتقد بودن به بازگشت حضرت مهدی، No به منزله معتقد نبودن به بازگشت حضرت مهدی است و Dk/refuse هم کسانی هستند که یا نمی دانستند و یا جواب نداده اند.)
شایع بودن این نوع عقاید در بین جامعه آفریقایی که بعضا مناطق آن از فقر فرهنگی رنج می برد در نوع خود قابل تامل است.
یک نظرسنجی بزرگ آخرالزمانی بین مسلمانان و مسیحیان آسیا
در ادامه نیز به نتایج جدیدترین نظرسنجی موسسه پیو می پردازیم که در مناطق مختلف قاره آسیا برگزار شده است. این نظرسنجی در سالهای 2011 و 2012 با بیش از 38 هزار مصاحبه شونده در کشورهای مختلف و به بیش از 80 زبان دنیا برگزار شده است. [6] در این نظرسنجی بیشتر بر روی عقاید مختلف مسلمانان تمرکز شده است و از آنها در مورد اعتقادات مختلف آنان سوال شده است. اما در برخی موضوعات هر دو جامعه مسلمانان و مسیحیان این مناطق مورد توجه قرار گرفته اند.
اما آنچه که از این نظرسنجی مفصل در این نوشتار لازم است بیان شود، نتایج آن در حوزه منجی گرایی است. در تصویر زیر میتوانید نتایج جواب مسیحیان 22 کشور به این سوال که "آیا معتقدید که حضرت مسیح در دوران عمر شما باز خواهد گشت؟" نمایید.
بر اساس نتایج نظر سنجی فوق مسیحیان تونس با 67% پاسخ مثبت پیشروترین کشور در این زمینه هستند. بعد از آن به ترتیب ترکیه و عراق با 65% و 64% قرار می گیرند. مسیحیان خاورمیانه با میانگین 42% از سایر مناطق بررسی شده در این نظر سنجی پیشتر میباشند، مسیحیان جنوب شرق آسیا با میانگین 37% در رتبه بعدی قرار می گیرند.
در همین نظر سنجی سوال نسبتا مشابهی از مسلمانان همین کشورها پرسیده شده است. در تصویر زیر می توانید نتایج پاسخ مسلمانان 23 کشور به این سوال که "آیا معتقدید که حضرت مهدی در دوران عمر شما باز خواهد گشت؟" در مناطق مختلف مشاهده نمایید. (متاسفانه این نظرسنجی در ایران برگزار نشده است و جای خالی آن به شدت احساس می شود)
با مقایسه دو نظر سنجی اخیر در وهله اول باید گفت که مسلمانان بیشتر از مسیحیان کشورهای خودشان بازگشت منجی شان را نزدیک می دانند. از طرفی این بار هم کشورهای تونس و عراق و ترکیه درصد بیشتری نسبت به سایر کشورها دارند، با این تفاوت که افغانستان اضافه شده به این لیست گوی سبقت را با 82% از هر سه کشور ربوده است.
به طور میانگین 42% مسلمانان خاورمیانه ظهور حضرت مهدی عج را در دوران عمرشان را باور دارند. همچنین 48% مسلمانان جنوب آسیا به طور میانگین ظهور حضرت را بسیار نزدیک می دانند. این درصد برای کشورهای شرق آسیا، آسیای مرکزی و شرق اروپا به ترتیب برابر با 49% و 33% و 19% است.
این نتایج خبر از آمادگی بالای ذهنی تقریبا نیمی از مسلمانان آسیا برای بازگشت منجی می دهد. به عبارتی مسلمانان و حتی مسیحیان این مناطق به علت اینکه بازگشت منجی را بسیار نزدیک می دانند، اگر به زودی بشنوند که مهدی (عج) و یا مسیح (ع) بازگشته اند، منفعلانه تعجب نخواهند نمود بلکه در پی بررسی صحت آن بر خواهند آمد. بر همین اساس می توان گفت که نیمی از مسلمانان این مناطق هم اکنون نگاهی آخرالزمانی به پدیده های اطراف خود دارند و در پی ربط آنها به بازگشت منجی هستند.
این که چه عواملی چنین شرایطی را پدید آورده است؟ آیا این وضعیت محصول دوران معاصر است و یا در قبل همین گونه بوده است؟ خود موضوعاتی برای نظر سنجیهای آتی هستند. اما میتوان گفت آمادگی ذهنی برای ظهور منجی، که از مقدمات ظهور است در نیمی از مردم این مناطق بر اساس این نظرسنجی ها شکل گرفته است. از طرفی شاید بتوان گفت که این مردم به منجی نیاز زیادی نیز دارند، زیرا کسی ظهور منجی را نزدیک و عن قریب می داند که خود محتاج منجی است و بدان نیاز زیادی دارد و گرنه کسی که در خود نیازی به منجی احساس نمی کند اصلا به او فکر نمی کند چه رسد به اینکه بازگشتش را نزدیک بداند!
نتیجه گیری
در این نوشتار سعی شد که به گونهایی علمی تر و بر اساس آمار میزان نفوذ موج منجی گرایی در جامعه مسلمانان و مسیحیان بررسی گردد. همه ما بارها شنیده ایم که مردم دنیا در دوران کنونی به منجی بیشتر توجه دارند و بیشتر به دنبال آن هستند. اما هیچ وقت بر اساس آمار این موضوع بیان نشده است، در این مقاله سعی شد که یک بار این موضع به صورت کمی بین دو جامعه مسیحیان و مسلمانان در کشورها و قاره های مختلف بررسی گردد. البته برای بیان دقیق تر لازم است که همین نتایج را مثلا در 30 یا 50 و یا 100 سال پیش می داشتیم تا بتوانیم دقیق تر بفهمیم که دنیا چقدر بیشتر تشنه منجی شده است! که این نتایج در دسترس نیست. با این حال بر اساس این مقاله دقیق تر می دانیم اکنون دنیا چقدر تشنه منجی است. همین طور دقیق تر می دانیم که میزان "آمادگی و خواست ذهنی" در میان پیروان دو دین مسیحیت و اسلام به تفکیک کشورهایشان نسبت به بازگشت منجی چگونه است.
نتایج این نظر سنجی ها میتواند امیدها و هشدارهایی و مهمتر از همه فرصتهایی را به همراه خود داشته باشد. امید به نزدیک و نزدیکتر شدن شرایط ظهور در بین جوامع مختلف، امید به آماده بودن مردم برای پذیرفتن منجی در صورت بازگشت او. جهت تقریب بیشتر به ذهن باید گفت که بر اساس این آمار تقریبا نیمی از مسلمانان معتقدند که امام زمان عج در دوران عمرشان به دنیا باز می گردد و این یعنی جمعیتی برابر با 650 الی 750 میلیون مسلمان که بسیار قابل توجه است. البته به طور کلی نمی توان گفت که این درصد نزدیک دانستن بازگشت منجی و متعاقبا نیاز به او داشتن در بین مسلمانان و یا مسیحیان نقطه مطلوب نهایی است، یا اینکه بیشتر از آن لازم است؟
در کنار این امیدها مهمترین هشداری که نسبت به این موضوع باید بدان توجه کرد این است که در این چنین جوامعی شرایط برای ظهور منجی های دروغین مهیا است. به عبارتی افرادی با نیات مختلف از این بستر می توانند به راحتی سو استفاده کنند و این احساسات را به بازی بگیرند. چیزی که اگر در برابر آن آمادگی ایجاد نشود می تواند بسیار خطرناک باشد. برای باز کردن این موضوع تنها کافی است نگاهی به اطراف خود بیندازیم و ببینیم در طی همین 10 سال اخیر برای چند نفر در دنیای اسلام ادعای مهدویت شده است:
بن لادن در افغانستان و پاکستان، ادنان اکتار(هارون یحیی) در ترکیه، دو امام زمانی که در دو سال گذشته در کنار خانه خدا دستگیر شدند که یکی عربستانی و دیگری جوانی مصری بود، الگرعاوی در عراق و محمود صرخی در عراق و ..... که برخی در جمع کردن هوادار موفق و برخی ناموفق بوده اند. به این لیست می توان جمعیت کثیر مدعیان نمایندگی و یا وکالت امام زمان عج را نیز اضافه نمود. در دنیای مسیحیان نیز وضع تا حدی مشابه این است. پرواضح است که گسترش بیشتر این مدعیان دروغین به تدریج این جمعیت علاقه مند بسیار را به انحطاط می کشاند و می تواند این امیدها را به سمت ناامیدی سوق دهد.
با توجه به نکات مطرح شده این شرایط وظیفه ما شیعیان را (به ویژه شیعیان ایران را که در سایه یک حکومت شیعی و با دست بازتری نسبت به سایر شیعیان مظلوم زندگی می کنیم) چند برابر می کند. چون این ما شیعیان هستیم که مصداق عینی منجی و نجات بخش بشریت را می شناسیم. این ما هستیم که وظیفه داریم در ابتدا خودمان بیشتر و بیشتر مولایمان حضرت مهدی عج را بشناسیم و بعد ایشان را به گونه ای شایسته و تاثیرگذار به مردم سایر کشورهای اسلامی و حتی مسیحیان معرفی کنیم تا شرایط هرچه بیشتر و بیشتر برای آن فجر مقدس محیا شود. به امید تلاش هرچه بیشتر ما در جهت زمینه سازی ظهور.
رجب طیّب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، در واکنش به اعلان آتش بس از سوی عبدالله اوجالان، گفت: اگر عملیّات مسلّحانۀ «پ ک ک» قطع شود، ارتش ترکیه نیز عملیّات مسلّحانه انجام نخواهد داد.
چنین می نماید، این اعلان آتش بس از سوی رهبر حزب کارگران کردستان، در پی توافق پنهان کردها با دولت ترکیه شکل گرفته است، و با دگرگونیهای کشورهای همسایۀ ترکیه، مانند سوریه، و اوضاع کنونی خاورمیانه ارتباطی مستقیم دارد، و ترکیه در وضعیّتی قرار گرفته است که می خواهد با دادن برخی امتیازات کم ارزش به کردها، آنها را آرام کرده و راه را برای پیشبرد اهدافش در بارۀ سوریه، عراق و ایران، باز کند.
------------------------------------------------
نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان، روز جمعه ۲۲ مارس برابر 2 فروردین 1392، در پیِ اختلاف با همپیمان خود، گروه شبهنظامی حزبالله، از مقامش کناریگیری کرد و خواستار تشکیل دولت نجات ملّی شد.
--------------------------------------------
شورشیان در جمهوری آفریقای مرکزی، پس از درگیری با نظامیان دولتی، روز یکشنبه، 24 مارس برابر 4 فروردین 1392، کنترل شهر بانگی، پایتخت، را در دست گرفتند، و فرانسوا بوزیزه، رئیس جمهور این کشور، در پیِ حملۀ شورشیان به کاخ ریاست جمهوری، گریخت و به کشور کامرون پناهنده شد.
---------------------------------------------
پس از نشست سه جانبه میان میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان، نبیه برّی رئیس مجلس لبنان و نمایندگان این مجلس، «تمام سلام» در 6 آوریل 2013 برابر 17 فروردین 1392به نخست وزیری لبنان برگزیده شد.
--------------------------------------------
مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا (۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰)، رهبر سابق حزب محافظه کار انگلیس (1975 تا 1990) و یکی از سرشناسترین چهره های تاریخ سیاسی انگلیس در دورۀ پس از جنگ جهانی دوم، در 8 آوریل 2013 برابر ۱۹ فروردین ۱۳۹۲، در ۸۷ سالگی درگذشت. وی از کسانی بود که در تثبیت نظام اقتصاد سرمایهداری به شکل نوین نقش مهمّی داشت. تاچر، در تاریخ انگلیس، نخستین زنی بود که به نخست وزیری این کشور و نیز به رهبری یک حزب سیاسی بزرگ برگزیده شد و تا کنون نیز تنها زنی بوده که این دو سمت را بر عهده داشته است. در محافل سیاسی انگلیس، از مارگارت تاچر، به سبب مواضع و قاطعیّتش، با نام «بانوی آهنین» یاد میشد و الگوی رفتار سیاسی وی به «تاچریسم» معروف است.
---------------------------------------
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا در 14 آوریل ۲۰۱۳ برابر 25 فروردین ۱۳۹۲ و پیروزی نیکلاس مادورو، معاون هوگو چاوز، بر انریکه کاپریلس غربگرا، با فاصلۀ اندکی در شمارگان آرا و بروز اختلاف و در گیری بر سر نتیجۀ این انتخابات که کشته ها و زخمیهایی در پی داشت.
---------------------------------------
بروز دو انفجار پی در پی در نزدیکی خطّ پایان مسابقۀ دو ماراتن در شهر بوستون امریکا در 16 آوریل ۲۰۱۳ برابر 27 فروردین ۱۳۹۲ با 3 کشته و 180 زخمی.
----------------------------------------
نماینگان مجلس ایتالیا، در 20 آوریل ۲۰۱۳ برابر 31 فروردین ۱۳۹۲، جورجیو نپولی تانو را برای دومین بار به عنوان رئیس جهمور ایتالیا برگزیدند.
----------------------------------------
درگیری گروهی از مردم و شورشیان مسلّح با نیروهای ارتش عراق در شهر حویجه در جنوب کرک، در 23 آوریل 2013 برابر 3 اردیبهشت ۱۳۹۲، با بیش از 50 تن کشته و سدها نفر زخمی.
----------------------------------------
درگیری میان نیروهای پلیس با گروهی از مددکاران اجتماعی در منطقۀ خودمختار سین کیانگ در شمال غربی چین، در 23 آوریل 2013 برابر 3 اردیبهشت ۱۳۹۲، با 21 تن کشته و چندین نفر زخمی
تعداد صفحات : 5